خبر واردات برنجهای تقلبی به بحث روز رسانهها تبدیل شده است و تکرار عنوان برنجهای تقلبی با آدرسی اشتباه، مصرفکنندگان را درگیر واژهای اشتباه کرده است.
به گزارش پایگاه خبری اتاق شفاف، واردات ۶۰ هزار تن برنج تقلبی توسط یک شرکت دولتی وابسته به وزارت جهادکشاورزی، تیتر خبری است که قریب به اکثریت رسانهها منتشر کردهاند.
این تیتر باعث شده تا بار دیگر اذهان عمومی خاطرات تلخ دروغهای رسانهای دهه ۹۰ با موضوعاتی چون واردات برنجهای آلوده و تولید برنج از مواد پتروشیمی و عرضه برنجهای پلاستیکی را به یاد آورده و آزرده خاطر شود.
ابتدا توجه رسانهها را به این موضوع جلب میکنم که دهکهای کمبرخوردار چارهای جز خرید برنج وارداتی ندارند و دهکهای پایین درآمدی امکان خرید برنج ایرانی را ندارند.
در چنین شرایطی وقتی از واژههایی چون برنج تقلبی یا عناوینی مشابه مانند برنج پلاستیکی استفاده میشود، این اقشار تحت فشار روحی قرار میگیرند که برنجی که بر سر سفره میبرند تقلبی است.
در حالیکه آنچه اتفاق افتاده تقلب در قرارداد تجاری است، به این ترتیب که خریدار محصولی را سفارش داده است و فروشنده بهای آن محصول را دریافت اما محصولی دیگر و با قیمتی ارزانتر تحویل داده است.
شرکت ایرانی برنج ۱۱۲۱ دانه بلند هندی سفارش داده است، اما گویا طرف هندی محصولی متفاوت تحویل داده است، به گونهای که درصد کمی برنج ۱۱۲۱ با برنجهای با رتبهبندی پایینتر که میتواند برنجهایی چون شربی، PR11 و PR14 باشد، مخلوط و به عنوان برنج کیفی ۱۱۲۱ به ایران وارد شده است و در واقع تخلف اختلاط برنج رقم خورده است.
لازم به توضیح است که الزاما برنجهای شربتی، PR11 و PR14 محصول بیکیفیت یا آلوده و تقلبی نیستند و فقط از نظر مرغوبیت رتبه پایینتری دارند مانند مقایسه برنج هاشمی ایرانی با برنجهای فجر، ندا و شیرودی که از نظر مرغوبیت با هم تفاوت دارند.
نکته قابل تامل اینکه آیا طرف ایرانی به عنوان خریدار در این جریان نقش داشته و بداخلاقی کرده یا طرف هندی به عنوان فروشنده به تعهد خود عمل نکرده است.
آنچه مسلم رسانه به عنوان نماینده افکار عمومی باید با حساسیت بیشتری طرح موضوع کند، چراکه جابجا شدن دو کلمه مفهوم جدیدی را ارائه کرده که میتواند تبعات منفی داشته باشد، مانند همین مورد که تقلب در معامله تبدیل شد به واردات برنج تقلبی که دو مفهوم کاملا دور از هم است.