سادینا آبائی، نایب رییس کمیسیون احداث اتاق ایران نوشت: هیچ مجموعه پویایی بدون در نظر گرفتن پارامتر بسیار مهم تغییر در مسیر حیات، مترقی و بالنده نگردیده و مُبرهن است که غیر ازآن، سکونیافته و مرداب میشود. همهی نیکاندیشان و آیندهنگران، سرفصل اصلی برنامهی امروزِ اتاق را، الزام به ایجادتغییرات جدی میدانند. تغییراتی چشمگیر و البته بدون چشمپوشی از زحمات گذشتگان، که دوره به دوره و فرد به فرد این پویندهی رو به تعالی را راهبری نموده و بر صلابت آن افزودهاند.
۱- به واقعیت و نه به حرف و شعار، فعال نمودن همه اعضاء اتاق در تصمیمگیریها و مِنقبل آن و البته مهمتر از آن در تصمیمسازیها از مهمترین وظایفی است که میبایست بدان توجه نمود. اتاق، به عنوان سخنگوی نهایی بخش خصوصی خالص، خانهی امن همه ارکان اقتصادی است که منتخبینِ به صندلی نشسته در آن، فقط امانتداران اعضاء بوده و این موضوع مهم را یک به یک هرگز نباید فراموش کنند و در تمام مدت تصدی خود بر امانتداری رای اعضاء، گوش به نظرات ایشان باقی بمانند.
۲- نزدیکترین اقدام واقعی برای حصول این امر مهم، استفاده نمودن از دانش و تجربهی نهفته در تشکلهای مُعَظّم اتاق است که سالهاست به ایشان و توانمندیهایشان توجه کافی و وافی نشده است. گسترهی تخصصی وتعاملگونهی تشکلها، با حضور اعضاء کوشای هر بخش، به سهولت میتواند دامنهی کارشناسی اتاق را از طریق مشارکت اعضاءش توسعه داده و اگر از رخوت گذشته اجتناب کرده و از توان تشکلها در چرخهی تصمیمسازیهای تخصصی و تدوینراهکارهای مربوطه جهت توسعهی درون اتاق و تعاملات با ذینفعان خارج از اتاق، خصوصا حاکمیت استفادهی جدی گردد، قطعا در کوتاهترین زمان ممکن اثراتی بس ژرف و چشمگیر نمایان خواهد شد.
۳- اتاق، قلعه استواری ۱۴۰ ساله است که کجخیالان و سادهلوحان در پی نابودکردن آن برآمده و یا حتی جرات نموده وبه زبانش میآورند. این قلعهی سِتَروَن، اتاقکی بیپایه نبوده و نیست که عدهای از یکسوی با زبان الکن، با دینامیت منهدمش کنند و از سوی دیگر آنچنان مستحکم و خودمحافظ است که نیازی نیست که عدهای دیگر، اعضاء هوشمند اتاق را از تَصَوُر دینامیت بهدستان، ترسان و نگرانشان نمایند. بدیهی است که اتاق، قبل از همهی ما بوده و بعد از همهی ما خواهدماند و ماییم که به واقعیت در دوره ای از آن، منافع بدست آورده و این استوانهی پابرجا، هرگز وامدار و دایهخواه هیچکداممان نبوده و نخواهد بود.
۴- تنها راه ممکن، گذر از مَنیّتها و رسیدن به ما شدنها (با تمامی اختلافات)، تعامل در برابر تقابل، ایجاد فضای گفتمان پایدار و هدفمند در برابر هرجومرج پرخاشگری کورکورانه، بر مسیر رحمانیت قدم برداشتن در برابر خشم بیحاصل و در نهایت یکصدایی مطلق همزمان با وجود اختلافنظرهای سازنده بوده و خواهد بود. عبور از خطوط اخلاق حرفهای وخدایناکرده فحاش بودن در سایه به ظاهر نقادی نه اثری دارد، پسندیده نبود و بلای سالهای اخیر ارتقاء بیشتر اتاق گردیده است. در مقابل خود را به سرشلوغیزدن و نمایش مشغولیتهای صوری به جهت رفع مسئولیت از شنیدن نقدهای سالم و سازنده نیز، نه تنها این ارتقاء بیشتر را مانع گردیده که لحظه به لحظه صاحبان اصلی اتاق، اعضاء این خانهی مشترک را از آن دورتر نموده است.
۵- تنها راه ممکن، تعامل با حاکمیت و بخشهای بزرگ زیرمجموعهی آن (اعم از دولت و سازمانهای معروف به خصولتی) است که راه تقابل، به دلایل مختلف ملی و میهنی، عقلانی و اقتصادی به بیراهه رفتن است. باید به این باورمهم رسید که همه و همه، مردمان این مرز و بوم هستیم و صندلی که بر آن نشستهایم، امانتی است از این ژرفنای عظیم، ایرانزمین. پس تقابل کردن نه نفعی داشته و نه نفعی خواهد داشت. مسئولیت ایجاد این فضای لازمالاجرا باتوجه به مدل اقتصادی ایران (که حجم بسیار چشمگیر آن حاکمیتی است) چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه بپذیریم وچه برایش شیون کنیم، برعهده بخش خصوصی و در پیشانی آن اتاق است. ایجاد زبان مشترک و حتی آموزش ایشان به پذیرش این زبان مشترک وظیفهی اصلی تعاملگرایی اتاق بوده و خواهد بود.
باید بدین باور رسید که تغییر هرگز به معنای تخریب نبوده و نیست و ترس از تغییر را بیجهت برای اعضاء پدید نیاوریم. باید بدین باور برسیم که تغییر هرگز به معنای چشمپوشیدن از زحمات گذشتگان نبوده و نیست و ناجوانمردانه است که همهی آنچه گذشته را بیراهه بنامیم. و در نهایت باید به این باور مهمِ لزوم تغییر و همراه شدن با هوا و انرژی تازه در اتاق برسیم و بیجهت برآن نتازیم، که هر دورهی تاریخی که این امر پذیرفته شده و اجرا گردیده است، طبقات بسیاری بر این آسمانخراش بیهمتا اضافه شده و قطعا خواهد شد.